یادداشت 24

یادداشت 24

یادداشت های روزانه+داستان دنباله دار
یادداشت 24

یادداشت 24

یادداشت های روزانه+داستان دنباله دار

یادداشت 74-ریدمان در فروشگاه

سلام من مرخص شدم و دیروز اومدم خونه....دکتر می خواست برام کورتون بنویسه که من قبول نکردم ...

وای یه اتفاق بدی افتاد دیروز سر کارم

اقای سرکارگر بعد یه دعوای لفظی با مسئول خرید اخراج شد....باورم نمیشه

از حالا به بعد فروشگاه به درک واصل میشه چون افراد نالایق میان بالا....صندوقدار شیفت صبح پر و بال میگیره و دوباره برام شاخ میشه...و در نهایت احتمالا اونقد خسته میشم که  از کارم استعفا میدم....

من گفته بودم به سرکارگر که این دختره فتنه است و بوی شر میده اینا باور نکردن....این منم میندازه بیرون حالا ببین کی گفتم....

امروز میرم بوفه....شبیه جنگ زده ها شده....هیچ وسیله ای توش نیست ..دوباره سفارش دادم...خدایا آن کن که آن به و مگذار مرا به که و مه.....

*کورتون بدن رو ضعیف می کنه تا بیماری کمرنگ بشه ...اگه کورتون بخورم بدنم در برابر بیماری مبارزه نمی کنه و ضعیف و تنبل میشه.....من بدنمو لوس نمی کنم..

برام دعا کنید

نظرات 1 + ارسال نظر
نگاه سه‌شنبه 27 فروردین 1398 ساعت 12:42 http://negahekohestan.blogsky.com

درست میشه به امید خدا...
بعضیا چقدر راحت یه آدمو از نون خوردن میندازن...ناراحت کننده ست..

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد