یادداشت 24

یادداشت 24

یادداشت های روزانه+داستان دنباله دار
یادداشت 24

یادداشت 24

یادداشت های روزانه+داستان دنباله دار

یادداشت 72-داروی ایرانی کثافت

خسته شدم! از بیمارستان....از تنگی نفسم که به کندی خوب میشه....خسته شدم

مامان منو ول کرد به امون خدا تا بره سرکارش....گفت غروب میاد....تا اون موقع من تنهایی چیکار کنم؟؟ هنوز خوب نشدم....کلافه ام...تموم دیشب رو نخوابیدم...اتاق گرمه و همراه بیمار بغلیم نمیذاره پنجره رو یکم باز کنیم هوا عوض بشه....آزمایشاتم همه سالمه ولی بازم می خوان خون بگیرن...من تنگی نفس کمی دارم....معلوم نیست کی مرخص بشم...با امروز میشه 4روز که نرفتم سرکار....میشه 2روز که نرفتم بوفه....خسته و کلافه ام....خدایا منو از این بازار شام نجات بده....لعنت به اون داروی ایرانی که خوردم...

نظرات 1 + ارسال نظر
نگاه یکشنبه 25 فروردین 1398 ساعت 12:43

ماهی میخوای حوصلت سر نره برو تهویه ی شماره 17 قشنگ تا هر وقت بخوای میتونی فقط بخندی
اینم آدرسش من که خیلی بهش میخندم:
http://florentino.blogsky.com

مرسی باشه حتما...بوس

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد