یادداشت 24

یادداشت 24

یادداشت های روزانه+داستان دنباله دار
یادداشت 24

یادداشت 24

یادداشت های روزانه+داستان دنباله دار

یادداشت 53-کار بد مامان

مامان یه کار بدی کرد!

مامان دیروز به ساقی-همون دختر دبیرستانی که عاشق سلنا گومزه -گفته برو به داداش دکترت بگو بیاد خواستگاری مهدیه من راضیش می کنم  ....وقتی ساقی اینو امروز بهم گفت از خجالت آب شدم....

دو روزه دارم عرق نعنا می خورم چون نفخ دارم و شکمم باد می کنه....چاقم...64 کیلو ، دوران دانشجویی58 کیلو بودم و حالا هرچی چربیه فیکس مونده و داره تبدیل به عضله میشه..اوف

به خودم می گم مریم دلش برام تنگ نمیشه؟؟ جواب میدم نه.   اون دلی ندازه....اون یه گاوه

نزدیک عیده ....کتاب نمی خونم....فیلم نمی بینم....سرگرمی ندارم....خدایا مشکلات رو بر من آسون کن...آمین....امیدوارم سال جدید سال متفاوت و جذابی برای همه مون باشه

نظرات 1 + ارسال نظر
نگاه شنبه 18 اسفند 1397 ساعت 15:22 http://negahekohestan.blogsky.com

سلام
آمین

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد