یادداشت 24

یادداشت 24

یادداشت های روزانه+داستان دنباله دار
یادداشت 24

یادداشت 24

یادداشت های روزانه+داستان دنباله دار

یادداشت 45-جاسوس دو جانبه

دیروز با استرس و ترس رفتم سرکار....چیزی به من نگفتند که البته خیلی عجیب بود....می ترسم چون این آرامش قبل از طوفانه ....احساس می کنم شبیه یه جاسوس شدم....حس خیلی بدیه....من کار بدی کردم که نتایج عکس داشت.....

می دونم که باید صبر کنم و عجولانه تصمیم نگیرم....هر اتفاقی چه خیر و چه شر بالاخره اتفاق میفته منتها در زمان مناسب خودش ....پس اصرار نمی کنم....حرف نمی زنم....جنجال به پا نمی کنم ولی غرق در کثافت هم نمیشم....نمی ذارم شرایط منو تغییر بده....

پ.ن:هوای ابری....پاکسازی صورت...چاقی و اضافه وزن....لوبیا پلو....فست فود نخوردن....پیاده روی طولانی....احتیاج به دوری از همه چیز

نظرات 1 + ارسال نظر
پرستش جمعه 26 بهمن 1397 ساعت 14:33 http://khoda15.blogsky.com

تصمیم لاغریت فوق العاده اس :) منم همراهیت میکنم !! قبل از عید دیگه...
بیخیال بقیه برای خودت باش...
مگه ما چقدر زنده ایم و زندگی میکنیم...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد