یادداشت 24

یادداشت 24

یادداشت های روزانه+داستان دنباله دار
یادداشت 24

یادداشت 24

یادداشت های روزانه+داستان دنباله دار

یادداشت

توی روستا که بودیم که یه  همسایه دیوار به دیوار با باغمون داشتیم...چنتا شاخه از درخت انجیر باغمون رفته بود توی خونه اش....ما پیگیر انجیر ها نمی شدیم....ولی یبار رفتم سراغش دیدم حتی انجیر کال هم به درخت نیست...بعد ها همسایه اعتراف کرد تموم انجیرها رو چیده،باهاش مربا پخته داده به خواهر و مادرش!!!!!

ینی در این حد ...حتی نکرد کار عوضش یه شیشه هم به ما بده...پدرم بعدن درخت رو از ریشه قطع کرد

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد